تاریخچه کاروانسرای قصر بهرام
در اوایل سال ۱۳۳۷ مطلبی در روزنامههای ایران تحت عنوان کشف قصر بهرام گور در نزدیکی دریاچهی نمک کویر مرکزی منتشر شد.
انتشار این خبر به مانند کشف بنایی ناشناخته و پیدا شدن بنایی دیگر از ساسانیان بازتاب یافت. اما راستش بنا تا آن موقع خیلی
ناشناخته نبود و تعلق آن به دورهی ساسانی نیز قطعی به نظر نمیرسید. اگر از همان سال ۱۳۳۷ به عقب برویم، خواهیم دید که
ایرانشناسان برجسته به آن توجه نشان دادهاند. مرحوم منوچهر ستوده (۱۲۹۲ – ۱۳۹۵) آنچنان به منطقه اشراف داشت که راهنمای
علاقهمندان میشد. مرحوم ایرج افشار (۱۳۰۴ – ۱۳۸۹) نیز در سال ۱۳۳۴ از این بنا عکسهایی برداشته بود. در سال ۱۳۱۲
آلفونس گابریل (Alfons Gabriel) اتریشی به همراه همسرش از آن دیدن کرده بود. بوهزه (F. A. Buhse)، گیاهشناس روسی،
در سال ۱۸۴۹ (۱۲۲۸ خورشیدی) از آن عبور کرد. حتی این کاروانسرا در گزارش پیترو دلاواله (Pietro della Valle) و توماس هربرت
(Thomas Herbert)، که هر دو در قرن هفدهم میلادی میزیستند، آمده است. کاروانسرای قصر بهرام که با نامهای کاروانسرای
شاه عباسی و رباط سیاهکوه نیز شناخته شده است، از جاهای دیدنی گرمسار به شمار میرود و در استان سمنان، جنوب شهر
گرمسار و در محدودهای که اکنون پارک ملی کویر نامیده میشود، قرار دارد.
نام گذاری قصر بهرام گور
به گفتهی ایرج افشار، این بنا از آن رو قصر بهرام گور نامیده شده که، به گفتهی شکارچیان و مسافران، بهرام پنجم ساسانی
(۴۲۱ – ۴۳۸ میلادی) در همین نواحی شکار میکرد. روزی بهرام در باتلاقهای نمکین اطراف سفیدآب و بیابان مخوف ریگ جن فرو رفت
و دیگر برنگشت. به گفتهی احمد مستوفیالممالک، که خاندانش در اینجا شکار میکردند، در این منطقه تا همین چند دههی پیش
گورخرهای زیادی وجود داشت. اما از اوایل دههی ۱۳۶۰ هیچ گورخری در این منطقه مشاهده نشده است. از طرف دیگر نکتهای که
باعث میشود این بنا را در آغاز کار نه کاروانسرا بلکه قصر یا ساختمان شکاری بدانیم فاصلهای است که بنا از نزدیکترین چشمهی آب
شیرین دارد. چشمهی آب شیرین، که به چشمهی شاهی نامور است، در فاصلهی هفت کیلومتری بنا قرار دارد که با کانالهای سنگی
آبش به سمت سازه سرازیر میشده است. به نظر میرسد علت ساختن ساختمان در چنین فاصلهای از چشمه آن بوده که هیبت بنا
و سر و صدای احتمالی برخاسته از فعالیتهای آن موجب فراری دادن حیوانات نشود و همچنان گورخر و حیوانات دیگر برای نوشیدن به حوالی این چشمه بیایند.
بنای کاروانسرا
علاوه بر آن، استفاده از سنگ به جای آجر نشانهی دیگری از قدیمیتر بودن آن نسبت به کاروانسراهای آجری دورهی صفوی است.
تمام این شواهد نشان میدهند که زمانی اینجا کاربریای غیر از کاروانسرا داشته و کلنگش پیش از دورهی صفوی خورده شده اما مدرک
و استدلالی که ما را مجاب کند که آن را متعلق به دورهی ساسانی و بهرام گور بدانیم وجود ندارد. در نوشتههای جغرافیدانان اسلامی
نیز هیچ کجا بحثی از سیاهکوه، که بنا در پای کوههای سیاهش قرار دارد، نشده است؛ زیرا در اوایل دورهی اسلامی راه ارتباطی اصفهان
به خراسان از سمت نائین، طبس، ترشیز و نیشابور میگذشته و اصلاً اینجا در مسیرهای اصلی قرار نداشته است.
به نظر میرسد در زمان صفویه توجه خاصی به راه سیاهکوه به عنوان معبر ارتباطی بین اصفهان و خراسان و ری شده باشد. کاروانسرای
قصر بهرام در این زمان مهمترین مرکز ارتباطی بین شرق و غرب حاشیهی کویر شد؛ پایگاه ارتباطی و محل داد و ستد بازرگانان بود.
بازرگانان با کاروانهای خود از سمت اصفهان و آران و بیدگل میآمدند و با گذشتن از کاروانسرای مرنجاب، در قصر بهرام اتراق میکردند.
در آنجا تصمیمات کلی برای مبادلهی کالا یا حمل کالا به شهرهای مورد نظر گرفته میشد.
دو ماخذ مهم جهت احیای بنا
توجه و احیای این بنا در دورهی صفوی از دو مأخذ دریافت میشود: یکی کتاب تاریخ عالم آرای عباسی نوشتهی اسکندر بیگ ترکمان و
دیگری قدیمیترین یادگاریای که در بنا نوشته شده است. در کتاب تاریخ عالم آرای عباسی، نوشته شده که شاه عباس بزرگ
(۹۷۸ – ۱۰۳۸ قمری / ۱۵۷۱ – ۱۶۲۹ میلادی) با صرف هزینهی ده هزار تومان رباط سیاهکوه و راههای اطرافش را ساخت. منظور از
رباط سیاهکوه در واقع همین بنایی است که به قصر بهرام گور معروف شده است. بر روی قشر گچی اتاقها یادگاریهایی نوشته شده
که قدیمیترینشان به سال ۱۰۰۱ قمری برمیگردد.
نکتهی جالب آنکه بر روی سنگهای تراش نما و تختهسنگهای کانال سنگی، حروف لاتین Q, O, D, P, E, Y, W, M, S حک شده که ظاهراً
علائم سنگتراشان هستند. شاید از روی آنها بتوان به این نتیجه رسید که احتمالاً پیمانکار یا بنا یک فرد خارجی بوده است.
در ساخت بنا از سنگهای روشن استفاده شده است؛ بنابراین میتوان تصور کرد زمانی که کاروانسرا زنده بوده، در دل منطقهای که سنگ
کوههایش همه سیاه بودهاند، چه جلوهای داشته است.
پلان بنا از نوع متقارن و مربع مستطیل به ابعاد ۷۴ در ۶۵ است. دو در دارد: یکی جنوبی و دیگری شمالی. دو سکو و دو اتاق هم در دو طرف
دروازهی ورودی وجود دارد. داخل آن حیاط بزرگی است که دورتادور آن را اتاقهای کوچک فراگرفته است. در بدنهی غربی حیاط یک تالار با
شاهنشین و طاقچههایی در اطراف و ایوانی در جلو ساخته شده و در زیر تالار زیرزمین بزرگی است. در پشت ساختمانهای داخل حیاط هم
طویلههای سراسری با آخورهای متعدد و کنار هر آخور سکویی برای استراحت چهارپادار و اجاقی برای طبخ بوده است. در چهار گوشه
و میان اضلاع شرقی و غربی نیز شش برج دفاعی که دارای تیرکش هستند.
اهمیت جغرافیایی کاروانسرا قصر بهرام
اگر به موقعیت جغرافیایی و راهها نگاه کنیم دور نمینماید که کاروانسرا جایگاه مهمی را اتخاذ کند: کاروانسرا در محلی واقع شده که از آن
یک مسیر از سمت کویر به گرمسار و فیروزکوه میرفت و از یک مسیر به ورامین و تهران. در واقع قبل از اینکه جادهی تهران-قم راهاندازی
شود، این مسیر کوتاهترین راه بین تهران و کاشان بود و حکم شاهراه را داشت.
همانطور که اشاره شد، در دورههای زمانی مختلف اشاراتی از کاروانسرا و راهی که در آن قرار دارد در دست است. آنچه مسلم است
آن است که از دورهی پهلوی، و شاید قدری قبل از آن، این مسیر و کاروانسرا از رونق افتاد. ایرج افشار در سال ۳۷ مینویسد کاروانسرا
چهلسالی است که متروک شده و گابریل نیز در گزارشش که در سال ۱۳۱۲ نوشته میگوید زمانی که او از جاده میگذشته، از
کاروانسرا استفادهای نمیشده است.
این ساختمان اکنون به عنوان مهمانسرای پاسگاه شکاربانی در پارک ملی کویر مورد بهرهبرداری قرار میگیرد.
راه اصلی به منطقهی پارک ملی کویر از تهران از طریق جادهی آسفالتهی ورامین-پیشوا (امامزاده جعفر) است. جادهی شوسهی کنار
راهآهن به مبارکیه میرسد. جاده از حاشیهی منطقهی مبارکیه ادامه پیدا میکند و بعد از آن وارد منطقه میشود.
از کاشان هم باید به آران و بیدگل رفت و از آنجا به مرنجاب. سپس از راه کویر کهک شهرستان گرمسار هم میشود وارد پارک ملی کویر شد.
کاروانسرای قصر بهرام در ۱۳ اردیبهشت ۱۳۵۴ با شماره ۱۰۵۴ به جمع آثار ملی پیوست و بهترین نقطه در پارک ملی کویر از منظر گسترش
اکوتوریسم شناخته شده است.